1) ایستگاه پمپاژ ورودی فاضلاب
به علت جریان ثقلی در لوله انتقال فاضلاب از شهر به تصفیه خانه، غالباً لوله در نقطه ورودی به تفصیه خانه نسبت به سطح زمین در گودی قرار میگیرد.
فاضلاب همواره دارای یک سری مواد معلق درشت است که باید در انتخاب پمپاژ دقت زیادی گردد.
2) آشغالگیریBaramd scneen
جهت حذف موادی مانند چوب، شیشه، پارچه، شاخه درختان از این دستگاه استفاده میگردد که معمولاً از میلههایی با سطح مقطع کروی به قطر 30- 16 میلیمتر با مقطع مستطیلی با قطر 80- 30 میلیمتر استفاده میگردد. آشغالگیرها معمولاً به دو صورت دستی و مکانیکی میباشند که از نوع مکانیکی در تصفیه خانههای بزرگ که دبی فاضلاب زیاد است، استفاده میگردد. در تصفیه خانههای بزرگ با توجه به زیاد بودن حجم آشغال و احتمال آلودگی محیط، آشغالگیر مکانیکی همواره مجهز به چنگال است. تمیز کردن میلههای آشغالگیر، در صورتی که آشغال بیش از حد پشت دستگاه انباشته گردد، انجام میگیرد تا موتور از کار نیفتد.
با توجه به فاصله بین میلهها ، آشغالگیرها به دو نوع طبقه بندی میشوند:
الف- دهانه تنگ ب- دهانه فراخ
از نوع دهانه تنگ برای جداسازی شاخ و برگ درختان که ظریفتر است و برای جداسازی تخته چوب، بطری و کاغذ از نوع دهانه فراخ استفاده میشود.
در کشورهای صنعتی، آشغالگیر مجهز به دستگاه آشغال خرد کن نیز است تا آشغالهای گرفته شده پس از خرد شدن تبدیل به کود گردد. البته هزینه دستگاه بسیار بالا است و به همین منظور در بسیاری از تصقیه خانهها آشغال خرد کن ندارند.(10)
3) حوض دانه گیر Grit removal یا Gnit Chamler
جهت جداسازی ذرات ماسه، خردههای شیشه، ذرات فلزی، هستههای میوه، ذرات ناشی از بارندگی از این حوض استفاده میگردد. اولین واحدی که عملیات ته نشینی در آن صورت میگیرد ، این واحد است.
هدف از احداث آن، جداسازی مواد دانه یا تجزیه ناپذیر معدنی است. جداسازی ذرات بزرگتر یا مساوی
2/0- 1/0 میلیمتر در این بخش صورت میگیرد. در این حوض طراحی به گونهای است که مواد آلی ته نشین نشوند.
جدا سازی دانهها به دو روش صورت میگیرد: کم کردن سرعت حرکت دانهها و ثابت نگه داشتن جریان دانهها.
انواع حوضهای دانه گیر عبارتند از:
الف- حوض دانه گیر کم عمق : از قدیمی ترین حوضها میباشد، سرعت جریان در آنm/s 3/0 .
ب- حوض دانه گیر گود : بر اساس جریان ثقلی کار میکنند.
ج- حوض دانه گیر دایرهای (پیشرفته) : بخش ورودی، خروجی، ته نشینی و جداسازی دارند و نسبت به دو مورد قبلی، پیشرفتهتر هستند و در نهایت دارای کانال شستشو و حوض کم عمق میباشد.
د- حوض دانه گیر با کمک دمیدن هوا : علاوه بر ذرات ریز، روغن و چربی نیز جدا میگردد.(10)
4) استخر ته نشین اولیهPrimery sedimentation
اولین واحد تصفیۀ مکانیکی در این بخش میباشد که در آن ذرات معلق درشت ته نشین میگردد. این مواد غالباً دارای منشأ آلی است. بر خلاف آنچه در حوضهای دانه گیر جداسازی میگردد، در این حوضها مواد سبک وزن با سطح نسبتاً زیاد جدا میشود. لجن حاصله از این حوض ناپایدار و فساد پذیر است (لجن، مواد آلی میباشد). مدت اقامت در این حوضmin 20- 2 میباشد.
اساس ته نشینی در حوضهای اولیه و ثانویه، کوآگولاسیون (ناپایدار و بی بار شدن) و فولاکولاسیون (به هم پیوستن و تشکیل لخته) میباشد.
این استخر به شکل دایرهای یا مستطیل است و ممکن است دارای لجن روب مکانیکی نباشد.(10)
5) استخر هوادهی (تصفیه بیولوژیBiolagical treat ment )
مهمترین بخش در یک تصفیه خانه است که سبب کاهش بار آلودگی میگردد. اگر تصفیه مکانیکی در بخشهای مختلف نتواند آلودگی فاضلاب را حذف کند، این کار در این بخش به صورت هوازی یا بی هوازی صورت میگیرد. در این بخش فعالیت تصفیه هوازی را که در طبیعت به صورت خود بخودی صورت میگیرد، با کمک باکتریهای هوازی بیشتر میکنند تا در زمان کمتری تصفیه انجام گیرد. بدین صورت که اکسیژن، مواد غذایی و درجه حرارت مطلوبی را در اختیار فاضلاب و باکتریها قرار داده تا فعالیتشان بیشتر شود.
انواع تصفیه بیولوژیکی (زیستی) عبارتند از:
1- صافی چکنده 2- صافی ماسه ای(قدیمی) 3- استخر هوادهی
– استخر هوادهی با کمک لجن فعال : اساس کار بدین صورت است که به شکل مصنوعی هوا را در مجاورت فاضلاب قرار میدهند تا اکسیژن به صورت محلول در فاضلاب در آمده و موجب زندگی و تکثیر باکتریها گردد. هوادهی در این سیستم به شکل زیر است :
الف- دمیدن هوا به درون فاضلاب به کمک لوله های حاوی هوای فشرده.
ب- بهم زدن فاضلاب و افزایش سطح تماس توسط پره هایی قائم و یا افقی بعد از این استخرها. فاضلاب پس از دریافت اکسیژن و کاهش وارد استخرهای ته نشینی نهایی می گردد. ذرات معلق که روی آنها باکتریهای هوازی قرار گرفته با هم لخته هایی را تشکیل می دهند به نام لجن فعال که بخشی از آن وارد استخر نهایی میشود و بخشی دیگر از لجن تشکیل شده برای افزایش راندمان مجدداً از استخر ته نشینی ثانویه به درون استخر هوادهی یا Recycle برگشت داده می شود که به آن لجن فعال (Active sludge) گویند.
استخر ته نشین ثانویهSecendry Sedimentation
حوض ته نشینی مواد آلی بسیار ریزی است که در فاضلاب معلق است و در آن برگشت نیز انجام میشود.
به طور کلی دو نوع لجن داریم :
1- لجن بیولوژیکی که وارد استخر هوادهی می شود.
2- لجن ناپایدار که وارد استخر ته نشینی می شود.
بخش جانبی فاضلاب:
1- تغلیظ لجن
استخر ته نشینی اولیه و ثانویه، لجنهای ناپایدار و فساد پذیری دارند که بسیار رقیق است و مستقیماً قابل
خشک شدن میباشند. به همین دلیل ابتدا در این بخش به روش ثقلی و شیمیایی لجن را غلیظ می کنند.
2- هضم لجنTreat ment of sludge or Disgestion of sludge
همان تصفیه یا بی بو سازی لجن است که روش بسیار گران قیمتی میباشد و بسیاری از تصفیه خانهها این
سیستم را ندارند. هضم لجن به دو صورت هوازی و بی هوازی صورت می گیرد.
3- خشک کردن لجن Drying of dludge
لجن باید خشک شود، به گونهای که از رطوبت 50% به رطوبت 15% و به غلظت 85% برسد و سپس به صورت کود به بازار عرضه شود.
حوض کلرزنیChemical trenal ment
گاز کلر و یا کلر جامد را در اندازهای کوچک حل می کنند و سپس به مدت 15 دقیقه داخل فاضلاب قرار میدهند. متداولترین روش گندزدایی استفاده از کلر است.
ته استخر را به شکل شیبدار ساخته و یک چاهک را برای جمع آوری لجن در آن قرار می دهند.
دریاچه های تصفیۀ تکمیلی
این دریاچه ها برای حالتی که قبلاً بخش تصفیه به شکل کلاسیک روی فاضلاب انجام می گرفت، به کار گرفته می شد. به عبارتی زمانی که عملیات زلال سازی (آشغالگیری و دانه گیری از فاضلاب) انجام می گرفت، فاضلاب را به این دریاچه می فرستند. عمق این دریاچه 5/1 متر و مدت اقامت برای قسمت زیستی 20- 5 روز است.
1- دریاچۀ تصفیه مقدماتی: این دریاچه پس از تصفیۀ مقدماتی فاضلاب مورد استفاده قرار می گیرد.
2- دریاچۀ هوادهیLagon : در این دریاچه ها ، اساس کار دمیدن هوا و هم زدن سیستم است که بدین شکل اکسیژن بهتر در دسترس میکروارگانیسمها قرار گرفته و عملیت تصفیه زیستی بهتر انجام می گیرد. توان لازم برای این سیستم wat/m3 30-16 میباشد که 90% آن صرف در هم آمیختن دریاچه می گردد.
دریاچه های هوازی
عمق این دریاچه ها 5/1- 3/0 متر است. عملیات تصفیه بر اساس فعالیت باکتریهای هوازی و نفوذ نور
خورشید است که سبب رشد گیاهان آبزی و تولید اکسیژن میشود و حداقل بودن میکروارگانیسم های
بی هوازی در این سیستم، سبب عدم تولید بوی ناخوشایند است.
در استانداردهای بین المللی، فاصله این دریاچهها تا شهر حدود 500 متر است، درجۀ حرارت مناسب 20 درجه سانتیگراد می باشد و محصولات جانبی که در این سیستم تولید می شوند، گازکربنیک و نیتراتها هستند.
دریاچه های بی هوازی- هوازی
عمق آنها معمولاً 5/2- 1/0 متر است. در قسمت رویی تجمع باکتریهای هوازی را داریم و اکسیژن مورد نیاز خود را از طریق هوای اطراف دریاچه و عمل فتوسنتز گیاهان آبزی به دست میآورد. در قسمت زیری فعالیت میکروبهای بی هوازی را داریم که بخش میانی باکتریهای دو زیست با کمک اکسیژن محلول در آب و اکسیژن موجود در مواد آلی عملیات اکسیداسیون احیا را انجام میدهد. هرچه هوا گرمتر شود، مدت نگهداری افزایش یافته و بار آلودگی بالا میرود.
دریاچۀ بی هوازی
این دریاچه گودالیست با عمق 5- 5/2 متر. اساس کار آن فعالیت میکروارگانیسمهای بی هوازی است. با توجه به این که اکسیژن به عمق فاضلاب راه ندارد، گیاهان رشد نکرده و بوی بد ایجاد میگردد. البته در صورتی که محیط قلیایی باشد و گاز متان تولید گردد، بوی ناخوشایند نخواهیم داشت. افزایش حرارت، نمکهای محیط را به سمت اسیدی میل میدهد که ایجاد بوی ناخوشایند میکنند. تولید لجن در کف این دریاچه در حدی است که جهت تصفیه نیاز به دریاچه های هوازی کم با میکروب کم دارد. مدت پر شدن 2روز بوده و فاصله آن تا شهر باید حداقل 5/1 کیلومتر باشد.
تصفیۀ طبیعی
زمانی انجام میشود که فاضلاب به منابع طبیعی مانند رودخانه و یا دریا، به سطح زمین ریخته میشود و از این طریق به منابع زیر زمینی آب وارد میگردد.
وارد نمودن فاضلاب در رودخانه
با توجه به دبی سرعت جریان، میزان تلاطم و درجه حرارت آب، میتوان فاضلاب را وارد رودخانه نمود. البته این کار با توجه به یکسری استانداردهای بین المللی میباشد که پس از تطبیق با جداول استاندارد میتوان دریافت که فاضلاب میتواند وارد رودخانه گردد (به چه میزان در روز وارد رودخانه گردد) و آیا این مقدار از فاضلاب قابل تصفیه شدن در سیستم رودخانه است یا خیر؟ (10)
وارد نمودن فاضلاب به دریا
عوامل مؤثر در آن عبارتند از: (10)
1- غلظت دریا
2- دانسیتۀ آب دریا که عمومًا gr/cm3 03/1 میباشد در حالی که دانسیته فاضلاب gr/cm3 99/0 میباشد. دیده میشود که فاضلاب همواره روی سطح آب دریا قرار میگیرد.
3- جریان باد 4- شدت امواج دریا
وارد نمودن فاضلاب در زمین
1- پخش فاضلاب در سطح زمین
2- پخش فاضلاب در شیارها
3- پخش فاضلاب در شبکۀ آبهای زیر زمینی (10)
وارد نمودن فاضلاب در چاه ها
در بسیاری از کارخانجات لبنیات، فاضلاب وارد چاه میشود. اساس کار چاههای جذب کننده فاضلاب آن است که فاضلاب کارخانه همراه با فاضلاب ناشی از بارندگی مخلوط شود و توسط سیستمهای لوله کشی وارد چاه گردد. این چاه میتواند بسته به میزان فاضلاب در یک کارخانه، یک یا چندد عدد باشد. چاه نسبتاً گود است، پس از ورود فاضلاب به درون چاه، فاضلاب تحت تأثیر میکروارگانیسم های بی هوازی هضم شده و حجم مواد معلق کاهش یافته، آب اضافی نیز به درون زمین نفوذ کرده و به آبهای زیر زمینی می پیوندد. در نتیجه کار و فعالیت باکتری های بی هوازی یکسری گازهای بد بو ایجاد میشود و از سوی دیگر ته نشین سازی مواد معدنی در کف چاه تعیین کننده حجم مورد نیاز برای چاه خواهد بود.
قسمتهای مختلف چاه عبارتند از :
1- ورودی فاضلاب به چاه که لوله های جمع آوری فاضلاب، فاضلاب را در ظرفی قیفی شکل مانند گلدانی سفالی بدون انتها ریخته تا به قسمت میله چاه هدایت گردد.
2- میلهای به قطر 8/0 متر که فاضلاب را به قسمتهای نفوذ پذیر منتقل میسازد.
3- انبار چاه که در لایههای نفوذ پذیر کنده میشود.
این روش سادهترین، ارزانترین و بی ضررترین روش تصفیۀ طبیعی است و در صورتی که فاضلاب حجم کمی داشته باشد، مناسب خواهد بود. عمق چاه به گونهای است که حداکثر تا 20 متر از لایههای آبرفتی نفوذ پذیر برسد و حداقل 4-3 متر فاصله تا سفرههای آب زیر زمینی داشته باشد. مشکل عمده آن است که در برخی نقاط کشور لایه های آب زیر زمینی بالاست، مانند شهرهای اهواز، زابل و مرودشت. در مناطق غرب کشور به دلیل کوهستانی بودن، لایههای نفوذ پذیر به سختی قابل دسترس هستند. در شهرهای شمالی و ساحلی شمال و جنوب کشور، سطح آب زیر زمین بالاست.(10)
وارد کردن فاضلاب به دریاچههای طبیعی یا مصنوعی
Lagon (دریاچه تثبیت فاضلاب): به شکل طبیعی یا مصنوعی گودالهایی حفر میشود. یکی از روشهای متداول برای خشک کردن لجن، استفاده از بستر لجن خشک کن است که در باران نیز متداول است. سیستم شنی با پایههای بتنی است، سیستم به صورت سانتریفیوژی و مکشی هم وجود دارد.(10)
خلاصۀ مطالب مهم راهبردی تصفیه خانۀ شرکت به تک
-
- از انتقال آشغال و ذرات بزرگتر از 5 میلیمتر به تصفیه خانه جهت جلوگیری از مشکل انسداد پمپ ها بایستی به شکل جدی اجتناب گردد.
-
- نازل های هوادهی بایستی به طور دائم رفع انسداد گردند. فشار هوا در شبکۀ توزیع هوا نبایستی از 45/0 اتمسفر بالاتر باشد، و گرنه مشکلاتی بر عملکرد کمپرسورها وارد خواهد نمود. از جمله میتوان به پارگی تسمهها و خرابی بلبرینگ ها و خوردگی پره ها اشاره نمود. افزایش فشار هوا در نتیجۀ انسداد نازلها اتفاق می افتد. انسداد نازل ها علاوه بر ایجاد مشکل برای کمپرسورها، بر راندمان تصفیه به دلیل کاهش غلظت اکسیژن در مخازن هوادهی تأثیر منفی میگذارد.
-
- برگشت لجن از مخازن رسوبگیری واحدهای هوادهی به مخرن هوادهی بایستی حداقل هر 2 ساعت یکبار انجام گیرد، در غیر این صورت لجن فعال بی هوازی شده و از فعالیت آن به مقدار قابل توجهی کاسته می گردد و بر راندمان تصفیه خانه تأثیر منفی میگذارد.
-
- PH فاضلاب در مخازن هوادهی بایستی در محدودۀ 5/8- 5/6 و ترجیحاً 8- 7 حفظ گردد.
- سطح آب در هیچ یک از مخازنی که در آنها فرآیند هوادهی انجام میگیرد، نبایستی کمتر از 1 متر نسبت به سطح بالای آنها باشد و در چنین مواقعی بایستی این مخازن از آب یا فاضلاب پر شوند.
Review Overview
بازدیدها: 4