اصطلاحات صنایع غذایی با حرف V
اصطلاحات صنایع غذایی با حرف V
Fooda
اصطلاحات صنایع غذایی, مقالات
491 Views
اصطلاح انگلیسی: |
vaccreation |
اصطلاح فارسی: |
پاستوریزه کردن خلایی |
مفهوم اصطلاح: |
روشی است برای پاستوریزه کردن شیر که در سه مرحله انجام میگیرد. در مرحله نخست شیر را در فشار ۶۰۰ تا ۶۵۰ میلیمتر جیوه و دمای ۹۶ درجه سانتی گراد به طور آنی پاستوریزه و سپس در مراحل بعدی در فشارهای ۲۵۰ و ۵۰ میلیمتر جیوه به ترتیب خنک و بوگیری میکنند. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
vacuum |
اصطلاح فارسی: |
وکیوم ، خلاء |
مفهوم اصطلاح: |
وکیوم ، خلاء |
|
اصطلاح انگلیسی: |
vacuum cooling |
اصطلاح فارسی: |
خنک کردن خلایی |
مفهوم اصطلاح: |
این روش با استفاده از خلا تبخیر از سطح میوه ها و سبزیها را تشدید میکند و باعث خنک شدن محصول میشود. از این روش برای محصولات با سطح زیاد مثل کاهو و اسفناج استفاده میشود. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
vacuum drying |
اصطلاح فارسی: |
خشک کردن خلایی |
مفهوم اصطلاح: |
در این روش با استفاده از خلا تبخیر را تسریع میکنند که در نتیجه محصول در درجه پایینتری خشک میشود و کیفیت آن بهتر میشود. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
vacuum pack |
اصطلاح فارسی: |
بسته خلایی |
مفهوم اصطلاح: |
در کنسرو سازی به بسته هایی گفته میشود که بدون شربت یا آب نمک با خلا تولید شده با دستگاه مکانیکی بسته بندی میشوند. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
value |
اصطلاح فارسی: |
ارزش ، قدر ، مقدار |
مفهوم اصطلاح: |
ارزش ، قدر ، مقدار |
|
اصطلاح انگلیسی: |
value(color) |
اصطلاح فارسی: |
عمق رنگ |
مفهوم اصطلاح: |
یکی از سه خصوصیت رنگ در سیستم کد گذاری رنکها توسط مو نسل است. این خصوصیت شدت سفیدی یا سیاهی و به عبارت دیگر درجه خاکستری بودن رنگ را مشخص میکند. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
variance |
اصطلاح فارسی: |
واریانس ، مغایرت |
مفهوم اصطلاح: |
واریانس ، مغایرت |
|
اصطلاح انگلیسی: |
variety |
اصطلاح فارسی: |
واریته ، نوع |
مفهوم اصطلاح: |
واریته ، نوع |
|
اصطلاح انگلیسی: |
various |
اصطلاح فارسی: |
گوناگون ، مختلف ، چندتا ، چندین ، جورواجو |
مفهوم اصطلاح: |
گوناگون ، مختلف ، چندتا ، چندین ، جورواجو |
|
اصطلاح انگلیسی: |
vector |
اصطلاح فارسی: |
ناقل |
مفهوم اصطلاح: |
در میکروب شناسی به موجوداتی گفته میشود که قادر به انتقال عوامل بیماری زا از میزبانی به میزبان دیگر است. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
vee |
اصطلاح فارسی: |
برجستگی لچکی |
مفهوم اصطلاح: |
برجستگی مثلثی که شکل حرف Vانگلیسی را دارد و در درز قوطی های کنسرو به علت کوتاهی بیش از حد قلاب هنگام درز بندی آنها ایجاد میگردد. این حالت با لمس درز قوطی با ناخن قابل تشخیص است. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
vegan |
اصطلاح فارسی: |
گیاهخوار |
مفهوم اصطلاح: |
فردی که مواد گوشتی و یا محصولات حیوانی را مصرف نمیکند. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
vegetable |
اصطلاح فارسی: |
سبزی ، نبات |
مفهوم اصطلاح: |
سبزی ، نبات |
|
اصطلاح انگلیسی: |
vegetation |
اصطلاح فارسی: |
زندگی گیاهی |
مفهوم اصطلاح: |
زندگی گیاهی |
|
اصطلاح انگلیسی: |
venting |
اصطلاح فارسی: |
تخلیه هوا (اتوکلاو) |
مفهوم اصطلاح: |
در صنایع غذایی به خارج کردن هوای اتوکلاو بعد از باز کردن شیر بخار و قبل از استریل کردن قوطیهای کنسرو گفته میشود. این عمل یکی از مراحل استفاده صحیح از اتو کلاو جهت استریل کردن قوطیهای کنسرو است. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
Veterinary |
اصطلاح فارسی: |
وابسته بدامپزشکی ، بیطاری |
مفهوم اصطلاح: |
وابسته بدامپزشکی ، بیطاری |
|
اصطلاح انگلیسی: |
Veterinary Surgeon |
اصطلاح فارسی: |
جراح دامپزشک ، بیطار ، دامپزشک |
مفهوم اصطلاح: |
جراح دامپزشک ، بیطار ، دامپزشک |
|
اصطلاح انگلیسی: |
Villi |
اصطلاح فارسی: |
ویلی |
مفهوم اصطلاح: |
یکی از فراورده های شیر است که ظاهری شبیه ماست دارد ولی با ویسکوزیته بیشتر و و اغلب توسط باکتری های اسید لاکتیک و کپک ها تولید می شود. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
viscosity |
اصطلاح فارسی: |
ویسکوزیته |
مفهوم اصطلاح: |
مقدار گران روی یا مقاومت در برابر جریان را گویند. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
vitamin C content |
اصطلاح فارسی: |
محتوا و میزان ویتامین ث |
مفهوم اصطلاح: |
محتوا و میزان ویتامین ث |
|
اصطلاح انگلیسی: |
volatile components |
اصطلاح فارسی: |
ترکیبات فرار |
مفهوم اصطلاح: |
ترکیباتی با وزن مولکولی کم که به صورت بخار از ماده غذایی جدا می شوند. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
volume |
اصطلاح فارسی: |
حجم ، مقدار ، میزان |
مفهوم اصطلاح: |
حجم ، مقدار ، میزان |
|
User Rating:
Be the first one !
بازدیدها: 220
Check Also
روغن با روش هاي مختلف که عمدتا فيزيکي است از زيتون استخراج و باقيمانده اي به جا مي ماند که تا 8 درصد روغن داشته و توسط حلال که معمولا هگزان است روغن کشي و روغن حاصل، روغن تفاله ناميده مي شود