اصطلاحاتی که با حروف ( C ) آغاز میشوند
همه اصطلاحاتی که با حرف [ C ] آغاز می شوند “۲۱۴” اصطلاح با حرف [ C ] آغاز می شوند
اصطلاح انگلیسی ca sal
اصطلاح فارسی مخلوط کازئین و لاکتالبومین
مفهوم اصطلاح مخلوطی از کازیین و لاکتالبومین که در فراورده های صنایع مختلف غذایی نظیر شیر و گوشت استفاده و باعث بهبودی بافت و طعم و مزه محصول نهایی میشود.
اصطلاح انگلیسی ca sec
اصطلاح فارسی کازئینات کلسیم
مفهوم اصطلاح نام تجاری کازئینات کلسیم که در صنایع غذایی مختلف استفاده می شود.
اصطلاح انگلیسی cabbage
اصطلاح فارسی کلم پیچ
مفهوم اصطلاح گیاهی است دو ساله از خانواده چلیپاییان که دارا ی برگهای پیچیده به دور هم است.
اصطلاح انگلیسی cadaverine
اصطلاح فارسی کاداورین
مفهوم اصطلاح ترکیبی است آمینه، غیر فرار، غیر حلقوی با فرمول شیمیایی NH2-(CH2)5 NH2 که از حذف عامل کربوکسیل اسیدآمینه لیزین بر اثر آنزیم دکربوکسیلاز به وجود میآید.
اصطلاح انگلیسی caffeine
اصطلاح فارسی کافئین
مفهوم اصطلاح اصلیترین آلکالوئید قهوه و چای است. تا ۴ درصد برگ خشک چای را کافئین تشکیل میدهد. ۸۰ درصد این ماده در موقع دم کردن وارد نوشابه چای میشود و مقدار آن دردم کرده چای به طور متوسط برابر ۰/۰۳ درصد است.
اصطلاح انگلیسی calciferol
اصطلاح فارسی کالسیفرول
مفهوم اصطلاح یکی از ویتامینهای قابل حل در چربی است که منشا گیاهی دارد و از تابش پرتو فرابنفش بر ارگوسترول به دست میآید. کمبود آن باعث نرمی استخوان میشود.
اصطلاح انگلیسی calcification
اصطلاح فارسی آهکی شدن
مفهوم اصطلاح سخت شدن در اثر رسوب نمکهای کلسیم و منیزیم.
اصطلاح انگلیسی calcium propionate
اصطلاح فارسی پروپیونات کلسیم
مفهوم اصطلاح نمک کلسیم اسید پروپیونیک است که به عنوان ماده ضد قارچ در محصولات غذایی مثل نان استفاده میشود.
اصطلاح انگلیسی calcium stearate
اصطلاح فارسی استئارات کلسیم
مفهوم اصطلاح نمک کلسیم اسید استئاریک است که از کلوخه شدن مواد پودری جلوگیری میکند.
اصطلاح انگلیسی calorie
اصطلاح فارسی کالری
مفهوم اصطلاح واحد اندازه گیری حرارت است و مقدار آن برابر با انرژی حرارتی مورد نیاز برای گرم کردن یک گرم آب ۱۵ درجه به ۱۶ درجه سانتی گراد و هزار برابر ان یک کیل کالری و کالری بزرگ نامیده میشود.
اصطلاح انگلیسی calorimetry
اصطلاح فارسی حرارت سنجی
مفهوم اصطلاح اندازه گیری حرارت ایجاد شده در بدن یا از سوختن غذا که به طور مستقیم و غیر مستقیم انجام می شود.
اصطلاح انگلیسی can body
اصطلاح فارسی بدنه قوطی
مفهوم اصطلاح قسمت استوانه ای قوطی کنسرو که با درز جانبی ایجاد شده.
اصطلاح انگلیسی can body maker
اصطلاح فارسی قوطی ساز
مفهوم اصطلاح دستگاهی که قسمت بدنه قوطی کنسرو را شکل میدهد و نهایتا درز جانبی بدنه را پرس و لحیم میکند.
اصطلاح انگلیسی can factory end
اصطلاح فارسی ته قوطی
مفهوم اصطلاح در صنایع غذایی به ته قوطیهایی کنسرو که در کارخانه قوطی سازی نصب و درز بندی میشود گفته میشود.
اصطلاح انگلیسی can false seam
اصطلاح فارسی درز معیوب قوطی
مفهوم اصطلاح نقیصه ای در درز قوطی که قلاب در و قلاب بدنه در تماس هستند ولی در همدیگر درگیر یا قفل نشده اند.
اصطلاح انگلیسی can flipper
اصطلاح فارسی قوطی کم خلاء
مفهوم اصطلاح به قوطی هایی از کنسرو اطلاق میشود که به اندازه کافی خلا در آنها ایجاد نشده و لذا دو سر قوطی صاف است ولی با ضربه و یا فشار دادن یا تغییر در دما و فشار محیط خارج قوطی متورم میشود و مجددا با فشار دادن دست به حالت اول بر میگردد.
اصطلاح انگلیسی can initial temperature
اصطلاح فارسی دمای اولیه قوطی
مفهوم اصطلاح به متوسط دماهای نقاط سرد قوطی یا شیشه کنسرو قبل از استریل کردن در اتوکلاو گویند.
اصطلاح انگلیسی candied fruit
اصطلاح فارسی میوه آب نباتی
مفهوم اصطلاح این محصول را با جا به جا کردن آبمیوه و محلول شکر در میوه تولید میکنند
اصطلاح انگلیسی can lid
اصطلاح فارسی در قوطی
مفهوم اصطلاح pakers end
اصطلاح انگلیسی can liner
اصطلاح فارسی آستر قوطی
مفهوم اصطلاح در کنسرو سازی به پوشش داخل قوطی گفته میشود که از تماس غذا با ورق قوطی جلوگیری میکند
اصطلاح انگلیسی cannery
اصطلاح فارسی کارخانه کنسروسازی
مفهوم اصطلاح کارخانه یا محلی که در آن مواد غذایی در قوطی یا شیشه بسته بندی شده و به گونه ای فرایند میشود که مدتی سالم باقی بماند
اصطلاح انگلیسی canner s end
اصطلاح فارسی در قوطی کنسرو
مفهوم اصطلاح open top can
اصطلاح انگلیسی canning
اصطلاح فارسی قوطی کردن
مفهوم اصطلاح پر کردن قوطی یا شیشه از مواد غذایی و پاستوریزه یا استریل کردن آن را گویند
اصطلاح انگلیسی caper
اصطلاح فارسی کپر
مفهوم اصطلاح درختچه ای خاردار است از جنس capparis و در نواحی مدیترانه یافت میشود از جوانه های گل آن برای ترشی استفاده میشود
اصطلاح انگلیسی cappy flavor
اصطلاح فارسی طعم مقوایی
مفهوم اصطلاح carboard flover
اصطلاح انگلیسی capsid
اصطلاح فارسی کپسید
مفهوم اصطلاح پوشش پروتینی ویروس ها
اصطلاح انگلیسی capsomere
اصطلاح فارسی کپسومر
مفهوم اصطلاح واحد ساختمانی پروتئین پوششی ویروس ها
اصطلاح انگلیسی capsule
اصطلاح فارسی پوشینه
مفهوم اصطلاح در میکروب شناسی به قشر لعابی که بعضی از باکتری ها به صورت لایه ای فشرده در خارج از دیواره سلولی ترشح میکند در صنایع غذایی به پوشش لعابی یا صمغی گفته میشود که مواد غذایی یا اجزای تشکیل دهنده آنها را در آن قرار میدهند
اصطلاح انگلیسی caramel
اصطلاح فارسی کارامل
مفهوم اصطلاح ماده ای قهوه ای رنگ متشکل از ترکیبات متعددی که با حرارت دادن خشک ساکاروز یا سایر قند های ساده به دست می آید
اصطلاح انگلیسی caramelization
اصطلاح فارسی کاراملیزه شدن
مفهوم اصطلاح حرارت دادن قند های احیا کننده که منجر به قهوه ای و سیاه شدن قند میشود و ماده کارامل که حاوی رنگ های ملانوئیدی و طعم های مطبوع است تولید میشود
اصطلاح انگلیسی caraway
اصطلاح فارسی زیره سبز
مفهوم اصطلاح گیاهی دو ساله از تیره جعفری که دانه آن دارای عطر و طعم خاص است در غذا به عنوان ادویه استفاده میشود
اصطلاح انگلیسی caraway seed
اصطلاح فارسی تخم زیره
مفهوم اصطلاح بذر گیاه زیره است که انواع سیاه و سبز آن موجود است
اصطلاح انگلیسی carbohydrate
اصطلاح فارسی کربوهیدرات
مفهوم اصطلاح دسته ای از ترکیبات موجود در مواد غذایی که به طور عمده از عناصر کربن، هیدروژن و اکسیژن درست شده است برخی از آنها مثل نشاسته و ترکیبات قندی بخش مهمی از انرژی مورد نیاز انسان را تامین میکنند
اصطلاح انگلیسی carbon dioxide deprivation
اصطلاح فارسی محدودیت دی اکسید کربن
مفهوم اصطلاح خسارتی است که در اثر پایین بودن بیش از حد دی اکسید کربن در هوای انبار و سردخانه به میوه و سبزی وارد میشود
اصطلاح انگلیسی carbon dioxide injury
اصطلاح فارسی آسیب دی اکسید کربن
مفهوم اصطلاح خسارتی که در اثر زیاد بودن درصد دی اکسد کربن در هوای انبار و سردخانه به میوه و سبزی وارد میشود
اصطلاح انگلیسی carbonated beverage
اصطلاح فارسی نوشابه گازدار
مفهوم اصطلاح در گذشته آب های معدنی که دارای گاز دی اکسید کربن بودند گفته میشد امروزه به نوشابه هایی که گاز دی اکسید کربن به آنها افزوده اند نیز اطلاق میشود
اصطلاح انگلیسی carcase
اصطلاح فارسی لاشه
مفهوم اصطلاح به بدن حیوان ذبح شده گفته میشود.
اصطلاح انگلیسی carcinogen
اصطلاح فارسی سرطان زا
مفهوم اصطلاح به هر ماده ای که سرطان ایجاد میکند گفته میشود.
اصطلاح انگلیسی cariogenic
اصطلاح فارسی پوساننده دندان
مفهوم اصطلاح ترکیباتی چون شکر و دیگر کربوهیدراتهایی که در اثر تخمیر در دهان تولید اسید میکنند و باعث پوسیدگی دندان میشود.
اصطلاح انگلیسی carmosin
اصطلاح فارسی کارموزین
مفهوم اصطلاح نوعی ماده رنگی مصنوعی قرمز رنگ است که برای آب میوه ها و نوشابه ها استفاده میشود.
اصطلاح انگلیسی carotene
اصطلاح فارسی کاروتن
مفهوم اصطلاح ترکیبی است زرد مایل به نارنجی از خانوده کاروتنوئیدها با فرمول بسته C40H56 که پیش ساز ویتامین E است و به مقدار فراوان در سبزیهای برگی که با رنگ سبز تیره و یا سبزیهای زرد تیره مانند هویج یافت میشود.
اصطلاح انگلیسی carotenoids
اصطلاح فارسی کاراتنوئید
مفهوم اصطلاح رنگیزه های نارنجی، قرمز و زرد که در هویج و سبزیها و میوه ها وجود دارد و برخی از آنها پیش ساز ویتامین A است.
اصطلاح انگلیسی carrageenan
اصطلاح فارسی صمغ کاراجینان
مفهوم اصطلاح صمغ استخراج شده از جلبک دریایی Chondrous crispus و هترو پلی ساکاریدی است به وزن مولکولی ۱۰۰۰۰۰ تا ۸۰۰۰۰۰ که دارای گروههای سولفاته است.
اصطلاح انگلیسی case-hardening
اصطلاح فارسی سطح سختی
مفهوم اصطلاح پدیده ای که هنگام خشک کردن مواد غذایی شیرین جامد با هوای گرم و خشک به وجود میآید و علت آن سرعت بیشتر تبخیر سطحی نسبت به سرعت انتقال رطوبت داخل به سطح است. نتیجه آن انتقال مواد قندی و تشکیل قشر نازک سخت و غیر قابل نفوذی در سطح مواد غذایی است که از ادامه تبخیر و خشک شدن جلوگیری میکند.
اصطلاح انگلیسی casein
اصطلاح فارسی کازئین
مفهوم اصطلاح پروتئین عمده و مرکب شیر که فسفو پروتئین است.
اصطلاح انگلیسی casein adhesive
اصطلاح فارسی چسب کازئینی
مفهوم اصطلاح چسبی که از پروتئین کازئین شیر گاو برای بسته بندیها و چسباندن درست میشود.
اصطلاح انگلیسی caseinate
اصطلاح فارسی کازئینات کلسیم
مفهوم اصطلاح نمک کازئین با قلیاها مانند کازئینات کلسیم یا کازئینات سدیم.
اصطلاح انگلیسی castor oil
اصطلاح فارسی روغن کرچک
مفهوم اصطلاح روغنی است که از دانه های گیاه کرچک با نام علمی Reciunus commonis استخراج میشود و حاوی گلیسریل استرهای رسینولئیک اسید است.
اصطلاح انگلیسی catabolism
اصطلاح فارسی زیست سوزی
مفهوم اصطلاح واکنشهای که باعث شکسته شدن ترکیبات آلی در سلول زنده میشود و معمولا انرژی زا هستند.
اصطلاح انگلیسی catalyst
اصطلاح فارسی واکنش یار
مفهوم اصطلاح ماده ای که به مقدار کم قادر به تحریک و تشدید واکنش شیمیایی است بدون اینکه خود متحمل تغییری بشود.
اصطلاح انگلیسی catchup
اصطلاح فارسی کچاپ
مفهوم اصطلاح ketchup
اصطلاح انگلیسی catedrine
اصطلاح فارسی کاتدرین
مفهوم اصطلاح نوعی فلاونوئید که به آسانی باعث تغییر رنگ قهوه میشود.
اصطلاح انگلیسی cation
اصطلاح فارسی یون مثبت
مفهوم اصطلاح اتمی که دارای بار الکتریکی مثبت است و به سمت قطب منفی یا کاتد حرکت میکند.
اصطلاح انگلیسی cauliflower
اصطلاح فارسی گل کلم
مفهوم اصطلاح گیاهی است دوساله از خانواده cruciferae با نام علمی Brassica oleracea که از گلهای فشرده و سفید و ساقه های گل آن استفاده میشود.
اصطلاح انگلیسی caustic soda
اصطلاح فارسی سود سوزاور
مفهوم اصطلاح ترکیب هیدروکسید سدیم است که برای تمیز کردن وسایل صنایع لبنیات هم به کار گرفته میشود.
اصطلاح انگلیسی caviar
اصطلاح فارسی خاویار
مفهوم اصطلاح تخم ماهی ازون برون، فیل ماهی و ماهیهای خاویاری دیگر که در کشورهایی چون ایران و روسیه تولید میشود.
Review Overview
بازدیدها: 8