كاآرو ايشي كاوا : Kaoru Ishikawa
پيشگامان کيفيت
ايشي كاوا در سال 1915 در ژاپن متولد و در سال 1939 از دانشكده مهندسي دانشگاه توكيو فارغ التحصيلشد . پروفسور ايشي كاوا طلايه دار نهضت هسته هاي كنترل كيفيت در ژاپن در اوايل دهة 50 است ، ايننهضت بعدها به غرب صادر شد . او در سخنراني خود در هزارمين كنوانسيون هسته هاي كنترل كيفيت در ژاپن(1981) چگونگي قرار گرفتن خود در اين مسير را اين گونه بيان داشت : ابتدا سعي كردم كارگران وجين كن ،كنترل كيفيت را بفهمند و به آن عمل كنند ، انديشه من اين بود كه تمام كاركنان كارخانه هاي سراسر كشور را آموزش بدهم ، البته اين موضوع كار زيادي مي طلبيد در نتيجه ، فكر كردم اول سرپرستان يا آن هايي را كهمستقيما” با مسئله سرو كار دارند ، آموزش بدهم .
هسته هاي كنترل كيفيت با اهداف و فعاليت هاي ذيل بوجود آمدهاند :
– مشاركت در ارتقا و توسعه
– احترام به روابط انساني و ايجاد محيط شاداب براي بوجود آوردن رضايت شغلي
– استفاده از تمام تواناييها و ظرفيتهاي كاركنان
ايشي كاوا به عنوان پدر حلقه هاي كنترل كيفيت و رهبر جنبش كيفيت ژاپن و تدوين كننده استراتژي كيفيت ژاپن شناخته شده است. در نظر ايشي كاوا به لحاظ حلقه اي بودن كنترل كيفيت ، مفهوم كيفيت در سازمانموضوعي سراسري است كه همگان در آن مشاركت دارند.
مفهوم كيفيت سراسري شامل همكاريهاي افقي و عمودي است. در همكاريهاي عمودي موضوع كيفيت بهروابط درون سازماني از كاركنان جزء تا مديران ارشد را شامل مي شود. در همكاريهاي افقي روابط و مناسباتبرون سازماني مورد نظر ايشي كاوا است.
بزرگترين نقش ايشيكاوا در امر كيفيت ، ساده كردن فنون آماري براي كنترل كيفيت در صنعت است. او درساده ترين سطح فني ، بر گردآوري اطلاعات و عرضة آنها تأكيد داشت و كاربرد نمودار پارتو را براي اولويتگذاري آنچه بايد بهبود يابد و نمودار ايشي كاوا ( علت و معلول ) را براي تشخيص دلايل ممكن تجويز كرد.ايشي كاوا نمودار علت و معلول را مشابه ساير ابزارهاي كيفي ، وسيله اي براي كمك به گروه ها يا هسته هايكنترل كيفيت در نهضت كيفيت مي داند ، به اين ترتيب وي ، ارتباطات باز كاري را براي درست كردن ايننمودارها امري حياتي مي شمرد . نمودار ايشي كاوا ابزار سيستماتيك مناسبي براي پيداكردن ،دسته بندي و مستند سازي دلايل تغييرات كيفيت در توليد و سازمان دهي روابط بين آنهاست . ساير فنوني كه ايشي كاوا برآن تاكيد دارد ، هفت ابزار كنترل كيفيت است .
هفت ابزار كنترل كيفيت از نظر ايشي كاوا :
1 ـ ورقه جمع آوري داده ها
2 ـ نمودار جريان فرايند
3 ـ نمودار كنترل
4 ـ نمودار پارتو
5 ـ نمودار علت و معلول
ـ نمودار هيستوگرام
7 ـ نمودار پراكندگي
آقاي كاآروايشيكاوا روشهاي دگرگوني در سازمان ها و حركت به سوي مديريت جامع كيفيت را در موارد ذيلخلاصه مي كند .
1 – اول كيفيت ، نه سود كوتاه مدت
2 – مشتري مداري و نه توليد مداري
3 – صاحبان فرايند بعدي كار ، مشتري شماست
4 – استفاده از روشهاي آماري
5 – احترام به شخصيت انسان به عنوان فلسفه مديريت
6 – تشكيل تيمهاي با وظيفه متقابل
او اظهار مي دارد كه مديريت عمودي تارهايي ايجاد نموده است كه به خودي خود جز رشته هاي نخ نيستند و تنها هنگامي كه پودها به آنها اضافه شده و درهم تنيده شوند ، سازمان مستحكم ايجاد ميشود . با تشكيل تيمهاي با وظيفه متقابل در ميان تارهاي عمودي مديريت ، پودهايي پيدا شده و به تحرك عرضي سازمان كمكمي كند . آقاي ايشي كاوا اظهار مي نمايد كه كنترل كيفيت با آموزش آغاز مي شود و با آموزش پايان مي پذيرد .در مديريت جامع كيفيت بايد به همه كاركنان از مدير عامل گرفته تا كاركنان صف آموزش داده شود . بايد نحوةنگرش همه كاركنان تغيير يابد . براي انجام اين كار مي بايست آموزش ها تكرار و تكرار شوند .
آقاي ايشي كاوا اعتقاد دارد كه كار يك مدير مياني در درون سازمان به يك معنا بسيار شبيه به پليس راهنمايياست . او در نقاطي ايستاده كه مسيرهاي افقي و عمودي همديگر را قطع مي كنند و بايد بعنوان كانال اطلاعاتيبراي بالايي ها و پاييني ها و نيز كساني كه در ديگر واحدها مشغول به كارند عمل نمايند .
از نظر ايشي كاوا كنترل كيفيت فراگير شركتي به اين معني است كه كيفيت فقط به محصول مربوط نمي شود ،بلكه خدمات بعد از فروش ، كيفيت مديريت ، كيفيت خود شركت و كيفيت زندگي نيروي انساني را نيز شاملميگردد . در نظر ايشي كاوا ارتقاي كيفيت به ويژه در مناسبات درون سازماني بر مشاركت كاركنان در مسئلهيابي و حل آن تأكيد دارد. در اين باره وي با استفاده از نمودارهاي علت و معلول و به ويژه نمودار استخوان ماهي، به دنبال شناسايي عوامل مؤثر بر دگرگوني هاي كيفيتي است.
وي براي ارتقاي كيفيت دو ابزار اساسي معرفي ميكند .
1 – استاندارد
2 – كنترل كيفيت.
اين دو ابزار محصول اطلاعات علمي و روشهاي علمي است. وي مي گويد ” يك تن علاقه ،بدون نتيجه است مگر با يكاونس اطلاعات علمي آميخته شود ” ، به عبارت ديگر ايشان براي موفقيت واقعي در امر كيفيت ، داشتناطلاعات علمي ، فني و تخصصي را اجتناب ناپذير مي داند.
از نظر ايشي كاوا به منظور دستيابي به كيفيت لازم است 10 اصل ذيل را كه جنبه ها و روشهاي دستيابي بهكيفيت را فراهم مي كند رعايت نمود.
1 – بررسي بهبود كيفيت قبل از هر چيز ديگر
2 – تدوين سياستهاي ارتقاي كيفيت
3 – شناسايي اولويتها در ارتقاي كيفيت
4 – مشخص كردن رهبري فرايند كيفيت
5 – دادن آموزش
6- بازنگري فرايند بهبود
7 – مشخص كردن مسئوليت مديريت ارشد
8 – طراحي سيستم مديريت چند وظيفهاي
9 – توجه به اين اصل كه ستاده سيستم شما، داده مشتري شماست.
10 – رهبري كل فرايند.
او همچنین مفاهیم ارائه شده توسط پیشگامان کیفیت را بسط داده است. به عنوان مثال او چرخه چهار مرحله ای دمنیک را به 6 مرحله گسترش داده است.
1- تعيين اهداف
2 – تعيين راهكارها
3 – درگير شدن در آموزش
4 – برنامه اجرايي
5 – ارزيابي اجرا
6 – اقدام مناسب
Review Overview
بازدیدها: 0