اصطلاحات صنایع غذایی با حرف W
Fooda
اصطلاحات صنایع غذایی, مقالات
305 Views
اصطلاح انگلیسی: |
W/O emulsion |
اصطلاح فارسی: |
امولسیون آب در روغن |
مفهوم اصطلاح: |
تعلیق یا ثبات ذرات آب در چربی به طوری که ذرات آب فاز داخلی یا موقت و ذرات چربی فاز دائمی یا خارجی سیستم را تشکیل میدهد در این سیستم اگر روغن اضافه شود امولسیون آب در روغن به صورت هموژن باقی میماند |
|
اصطلاح انگلیسی: |
warner , bratzler shear apparatus |
اصطلاح فارسی: |
دستگاه برش وارنر ، براتزلر |
مفهوم اصطلاح: |
دستگاهی است که با برش گوشت و مواد مشابه نرمی یا سفتی بافت آن را تعیین میکند |
|
اصطلاح انگلیسی: |
warter hardness |
اصطلاح فارسی: |
سختی آب |
مفهوم اصطلاح: |
وجود املاح کلسیم و منیزیم مثل بی کربنات کلسیم و منیزیم و یا سولفات کلسیم و منیزیم در آب مورد مصرف در صنایع غذایی ، اندازه گیری آن بر اساس میزان معادل کربنات کلسیم بیان میشود |
|
اصطلاح انگلیسی: |
washer |
اصطلاح فارسی: |
دستگاه شستشو |
مفهوم اصطلاح: |
دستگاهی که در صنایع غذایی برای شستشو محصولات مختلف و معمولا برای شستشو سبزی ها و میوه ها در کارخانه های کنسرو سازی به کار میرود |
|
اصطلاح انگلیسی: |
water activity |
اصطلاح فارسی: |
فعالیت آبی |
مفهوم اصطلاح: |
معیاری است از آب قابل استفاده برای رشد میکرو ارگانیسم های درون مواد غذایی و عبارت است از نسبت فشار بخار آب غذا به فشار بخار آب خالص در شرایط مساوی از نظر فشار و دما |
|
اصطلاح انگلیسی: |
water alkalinity |
اصطلاح فارسی: |
قلیاییت آب |
مفهوم اصطلاح: |
از خصوصیات شیمیایی آب کارخانه های مواد غذایی است و به کل املاح کربنات و بی کربنات در آب گفته میشود که با اسید سولفوریک ۰/۰۲ نرمال و معرف های فنول فتالئین و متیل اورانژ تعیین میشوند |
|
اصطلاح انگلیسی: |
water holding capacity |
اصطلاح فارسی: |
ظرفیت نگهداری آب |
مفهوم اصطلاح: |
ظرفیت نگهدار ی آب به وسیله موادی مثل گوشت در مقابل فشار ، حرارت و غیره |
|
اصطلاح انگلیسی: |
watery soft rot(fruits & vegetables) |
اصطلاح فارسی: |
گندیدگی آبکی (میوه ها و سبزیها) |
مفهوم اصطلاح: |
نوعی پوسیدگی میوه و مخصوصاً سبزی و عمل آن به ویژه اسکلروتینیا اسکلروتیوروم است |
|
اصطلاح انگلیسی: |
wax |
اصطلاح فارسی: |
موم |
مفهوم اصطلاح: |
استرهای اسید های چرب سنگین و الکل های چرب که به صورت لایه ای در سطح برخی سبزی ها دیده میشود و از تبنخیر سریع رطوبت آنها جلوگیری میکند |
|
اصطلاح انگلیسی: |
wax |
اصطلاح فارسی: |
موم |
مفهوم اصطلاح: |
موم |
|
اصطلاح انگلیسی: |
waxy maize |
اصطلاح فارسی: |
ذرت مومی |
مفهوم اصطلاح: |
واریته ای از ذرت دانه ای که نشاسته آن فقط از مولکول های شاخه دار آمیلو پکتین تشکیل شده است و باعث پایداری بافت ژله ای غذا میشود |
|
اصطلاح انگلیسی: |
Waxy rice |
اصطلاح فارسی: |
برنج مومی |
مفهوم اصطلاح: |
برنج اصلاح نژاد شده ای که تمام نشاسته آن از آمیلو پکتین تشکیل شده است. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
waxy rice flour |
اصطلاح فارسی: |
آرد برنج مومی |
مفهوم اصطلاح: |
آرد برنجی که نشاسته آن به طور تقریبا کامل از آمیلوپکتین تشکیل شده است. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
weak flour |
اصطلاح فارسی: |
آرد ضعیف |
مفهوم اصطلاح: |
آردی است که مقدار پروتئین آن کم و حدود %۸ است و کیفیت نان آن ضعیف است. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
weedy (tea) |
اصطلاح فارسی: |
طعم علفی چای |
مفهوم اصطلاح: |
طعم علف خشک در چای که نشان دهنده کیفیت نا مطلوب است. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
Weight loss |
اصطلاح فارسی: |
کاهش وزن |
مفهوم اصطلاح: |
کاهش وزن |
|
اصطلاح انگلیسی: |
whey |
اصطلاح فارسی: |
آب پنیر |
مفهوم اصطلاح: |
مایعی است که بعد از جدا کردن لخته پنیر از شیر باقی میماند. شامل پروتئینهای محلول لاکتوز املاح و بعضی دیگر از ترکیبات باقی مانده از شیر است. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
whey protein nitrogen index(WPNI) |
اصطلاح فارسی: |
اندیس نیتروژن پروتئینی آب پنیر |
مفهوم اصطلاح: |
شاخص شدت حرارت فرایند روی پروتئینهای سرم شیر در تولید شیر خشک و عبارتست از میزان پروتئینهای واسرشت نشده پودر آب پنیر در یک گرم پودر شیر خشک. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
white spot(spoilage) |
اصطلاح فارسی: |
لکه سفید (فساد) |
مفهوم اصطلاح: |
نشو و نمای برخی کپکها به ویژه اسپورو تریکوم کارنیس روی گوشت از عوامل این نوع فساد یا آلودگی است. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
whole meal flour |
اصطلاح فارسی: |
آرد گندم کامل |
مفهوم اصطلاح: |
آردی است که از تمام قسمتهای گندم تولید شده است و سبوس و جوانه آنرا نگرفته اند. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
whole milk |
اصطلاح فارسی: |
شیر کامل |
مفهوم اصطلاح: |
به شیر طبیعی گاو که حداقل ۳/۲۵% چربی داشته باشد میگویند. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
width |
اصطلاح فارسی: |
عرض ، پهنا ، وسعت |
مفهوم اصطلاح: |
عرض ، پهنا ، وسعت |
|
اصطلاح انگلیسی: |
wild rice |
اصطلاح فارسی: |
برنج وحشی |
مفهوم اصطلاح: |
برنج قهوه ای رنگی که پوسته خارجی آن جدا شده ولی سبوس آن به آن چسبیده است. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
wild yeast |
اصطلاح فارسی: |
مخمر وحشی |
مفهوم اصطلاح: |
مخمر های غیر از مخمر مورد نظر در فرایند بیوتکنولوژی گفته میشود مخمر مورد استفاده در یک فرایند برای فرایند دیگر وحشی محسوب میشود. |
|
اصطلاح انگلیسی: |
winterization |
اصطلاح فارسی: |
زمستانه کردن |
مفهوم اصطلاح: |
مرحله ای از فرایند تصفیه روغن که در آن مولکولهای روغن با نقطه ذوب بالا از روغن مورد نظر جدا میشوند این عمل با سرد کردن روغن صورت میگیرد |
|
اصطلاح انگلیسی: |
wiped film evaporator |
اصطلاح فارسی: |
تبخیر کننده لایه جارویی |
مفهوم اصطلاح: |
این دستگاه دارای یک استوانه دو جداره عمودی است که در بین دو جدار استوانه بخار قرار دارد و در مرکز استوانه محوری قرار گرفته که دارای پره های شعاعی است مواد غذایی مایع داخل استوانه به حرکت در می آید و در اثر تماس با جدار داخلی استوانه گرم و تبخیر میشود بخار آب حاصل از تبخیر پس از خروج از دستگاه در محفظه ای از فاز مایع جدا و موجب تغلیظ آن میشود |
اصطلاح انگلیسی: |
wort |
اصطلاح فارسی: |
عصاره مالت |
مفهوم اصطلاح: |
مایعی که در اثر آبکافت نشاسته و مواد نشاسته ای به کمک آنزیم های مالت به دست می آید و از آن برای تهیه نوشابه های مالتی مثل ماءالشعیر استفاده میشود |
User Rating:
Be the first one !
بازدیدها: 257